ABOUT بهاء كي كارد

About بهاء كي كارد

About بهاء كي كارد

Blog Article

به عقیده کول دیدگاه بهاءالله در مورد این‌که آیا حکومت باید توسط حکم الهی یا خواست مردم اداره شود پیچیده بود و در طی زمان تغییر بسیاری کرد.[۲۱]:۵۲ مشارکت او در جنبش بابی و به‌ویژه تصمیم برای مشارکت در جنگ قلعهٔ طبرسی نشان از این دارد که او در ابتدا اعتقاد داشت که مخالفت با حکومت امری مشروع است.[۲۱]:۵۲ اما پس از شکست جنبش بابی، او با الهام از روش امامان شیعه پس از نبرد کربلا، برای بقای جنبش صلح‌طلبی و سکوت در برابر حاکمان را برگزید و پیروان خود را به اطاعت مطلق از دولت حاکم، که به‌طور ایدئال در اختیار نهاد سلطنت بود، سفارش کرده‌بود.[۲۲]:۴۵۸، ۵۰۳، ۵۰۶ البته جنگ قلعه طبرسی مانند سایر درگیری‌های بابیان با حکومت جنبه دفاعی داشته نه جهاد تهاجمی.[۱۴۹][۱۵۰] همچنین سعیدی بر این نظر است که بهاءالله به صورت تدریجی اما منسجم و با در نظر گرفتن شرایط زمانه و ظرفیت مخاطب مطالبش را در باب حکمرانی بیان می‌کند تا حکمرانان به صورت تدریجی گام‌هایی برای حرکت به سوی الگوی ایدئال حکومت بردارند.

جامعة قناة السويس و"والى سونجو سمارنج" توقعان اتفاقية لتعزيز التعاون الأكاديمي والبحثي

وفد من مجلس الأهلى فى استقبال بعثة العين الإماراتي اليوم

بهاءالله آثاری هم به زبان فارسی سره دارد که کلمات عربی در آن دیده نمی‌شود. مخاطب این آثار زرتشتیان و بهائیانی بودند که پیشینه دینی زرتشتی داشتند.[۲۱۱]

هل يُشارك كهربا فى مباراة الأهلي والعين بكأس إنتر كونتيننتال بعد العفو؟

أدخل بريدك الإلكتروني للإشتراك في أحدث مقالات الموقع الجديدة كل يوم

رغم التحديات الاقتصادية وعدم الاستقرار، استطاع بهاء التغلب على الصعوبات وإقامة مشروعه الأول بنجاح. كانت رؤيته للشركة هي تقديم خدمات مبتكرة تسهم في تسهيل حياة الناس وتحسين تجربتهم المالية.

بهاء عبد الهادي معروف على نطاق واسع في بلاده وخارجها كمبتكر ومبتكر بطاقة كي كارد ومبادر لعدد من المشاريع الخيرية

[۷۶] حکومت ایران که از احیای جامعهٔ بابی تحت رهبری بهاءالله نگران بود مقامات عثمانی را مورد فشار قرار داد تا بهاءالله و یاران در حال فزونی او را به محلی دورتر از مرزهای ایران تبعید کند.[۱۰۰] مقامات عثمانی این موضوع را قبول کرده و بهاءالله را در سال ۱۲۴۲ شمسی برابر ۱۸۶۳ میلادی به استانبول فراخواندند.[۷۵]

كان يؤمن بأن العمل الجاد والتخطيط الاستراتيجي يمكنهما تجاوز أي عقبة، ويحرص على تطوير نفسه باستمرار من خلال قراءة الكتب المتخصصة وحضور الندوات والمؤتمرات.

It appears like you were being misusing this function by heading much too rapidly. You’ve been temporarily blocked from using it.

[۱۷۳] چند ده بعد در بحبوحه انقلاب مشروطه، شیخ فضل‌اللّه نوری در میدان توپخانهٔ تهران بالای منبر رفت و آیه یادشدهِ کتاب اقدس را برا حضار خواند. سپس گفت چهل سال پیش رهبر «بابی‌ها» چنین دستوری داده و حال پیروانش سرگرم اجرای فرمان‌ها او هستند. در شیراز هم قوام‌الملک که مخالف مشروطه بود مردم را به مسجد نو فراخواند و همین عبارتِ کتاب اقدس را برای آنها خواند و از ایشان پرسید آیا واقعاً خواهان تأسیس حکومت مشروطه‌ای هستند که میرزا حسین‌علی به پیروانش وعده داده است.[۱۳۹]

تبعید بهاءالله به ادرنه و عکا با جنبش‌های اصلاح‌طلبانه در بهاء كي كارد امپراتوری عثمانی مصادف بود. این جنبش‌ها باعث ایجاد پرسش‌های فراوانی در میان بهاءالله و همراهانش شده‌بودند.[۲۱]:۵۲ گروه عثمانی‌های جوان در این زمان فعال بودند و تأثیر فراوانی بر متجددین ایرانی مانند میرزا حسین‌خان سپهسالار و میرزا ملکم خان داشتند.[۲۱]:۶۲ بهاءالله نیز با جنبش‌هایی مانند عثمانی‌های جوان در تماس بود و در زمینه‌های اجتماعی دیدگاه‌هایش شبیه عثمانی‌های جوان و مدحت پاشا بود، به جز تکیه بر اسلام برای مبارزه با استبداد.[۲۱]:۶۸–۶۹ در سال ۱۸۶۷، بهاءالله در سورة الملوک نوشت که او خواستار مشاوره‌دادن به سلطان است، از اصلاحات حمایت کرد، و سلطان را به داشتن استقلال از وزیران قدرتمندش توصیه کرد.[۲۱]:۵۴ این توصیهٔ بهاءالله با جنبش اصلاح‌طلبانهٔ تنظیمات که در عثمانی در جریان بود هماهنگ بود.[۲۱]:۵۶ علی‌رغم این نامه، چند ماه بعد، سلطان عبدالعزیز بهاءالله و همراهانش را به زندانی در عکا تبعید کردند.[۲۱]:۵۶ بهاءالله از این تبعید خشم‌گین شده در سال ۱۸۶۹ در لوح فؤاد سلطان عبدالعزیز را ستمگر نامیده و پیش‌بینی کرد که ناآرامی اجتماعی به زودی امپراتوری را فرا می‌گیرد.

با اثبات بی‌گناهی حسینعلی نوری و اقدامات و پیگیری‌هایی که از طرف اقوام او و خصوصاً شوهرخواهر او، میرزا مجید آهی، منشی سفارت روسیه، و میرزا آقاخان صدراعظم انجام شد، وی بعد از ۴ ماه به دستور شاه از سیاه چال تهران آزاد شد؛[۴۰] مشروط بر اینکه ایران را ترک کند. برای ترک ایران یک ماه به او مهلت دادند.[۸۶] بهاءالله پس از آزادی از سیاه‌چال بسیار بیمار بود و قدرت جسمی کافی برای سفر طولانی را نداشت. خانهٔ او غارت و ویران شده بود و خانوادهٔ او در نقطهٔ دورافتاده‌ای از پایتخت به سر می‌بردند.

Report this page